توی کتاب من
هم آب و هم باباست
بابای توی آن
یک عالمه زیباست
موهای او مشکی است
خوش تیپ و سرحال است
او آب و نان دارد
همیشه خوشحال است
بابای من اما
اخمو، بداخلاق است
موی کمی دارد
او یک کمی چاق است
او می رود از صبح
شب می رسد خانه
حتی بدون چای
یا نان و صبحانه
من عاشقش هستم
با این سر کممو
او بهترین باباست
با صورت اخمو
سراینده: لیلا طبسی
به نام خداوند گل های شاد
خدای زمین، ابر و باران و باد
به نام خدای درخت و گیاه
خداوند خورشید و دریا و ماه
به نام خداوند بلبل، بهار
خدای زمین، آسمان، سبزه زار
به نامش شود دفترم رنگ رنگ
خداوند دنیای خوب و قشنگ
نوشتم خدا غنچه ای باز شد
کتاب انار و گل آغاز شد
شاعر: لیلا طبسی
در هر کلامش
یک گل شکفته
از خوب و بدها
بسیار گفته
از کوه و از دشت
صحرا و دریا
ناگفته ها را
او گفته با ما
در هر پیامی
حرفش حساب است
فانوس هر راه
نامش کتاب است
آهنگ لالایی مظهر خالقی از معدود آهنگ های لالایی است که علاوه بر زیبایی موسیقی و شعر، چون از زبان پدر خوانده می شود، در نوع خود منحصر به فرد است. در زیر متن شعر و ترجمه فارسی آن را می خوانید:
روله خوشه ویست؛ بینایی چاوم
فرزند دوست داشتنیام، نور چشمانم
هیزی ئه ژنوم و هیوای ژیانم
توان زانوهایم و امید زندگیام…
هه تا دییته؛ وه هر چاوه ریتم
تا برگردی؛ چشم به راهت هستم
هه لورکی منالیت هه ر راده ژه نم
گهواره بچگیات را همین طور تکان میدهم...
* * *
لای لای نه مامی ژیانم؛ من وینه ی باخوانم
لای لای این نهالِ زندگیام؛ من مثل باغبان هستم
به دل چاودیریت ده که م؛ بخه وه ده ردت له گیانم
با دلم از تو مواظبت میکنم؛ بخواب دردت به جانم
هی لایه لایه لایه؛ کورپهی شیرینم لایه
لالایی لالایی، نوزاد شیرینم لای لایی
بنوه تاکوو سبه ینی؛ مژده ی ئاواتم دینی
مژده آرزویم بیاورد؛ بخواب تا فردا
ئه ی به ر خوله ی شیرینم؛ ئاواتی هه موو ژینم
ای بچه شیرینم؛ آرزوی تمام زندگیام
شه وی تاریک نامینی؛ تیشکی روژ دیته سه ری
شب تاریک نمیماند؛ نور صبحدم بالا میآید
هی لایه لایه لایه؛ کورپه ی شیرینم لایه
لالایی لالایی، نوزاد شیرینم لای لایی
بنوه ئاسو رووناکه؛ دیاره وه ک خور رووناکه
بخواب افق روشن است، معلوم است و مثل آفتاب روشن است
دیاره وه ک خور رووناکه
سه د خوزگه به خوزگایه؛ دایکی تو لیره بوایه
صد بار ای کاش؛ مادر تو اینجا بود
در آسمون خیال
پرمی زنم با دو بال
می شم مث شاپرک
می رم بالا، کم کمک
می رم به آسمون ها
می گم به او خدایا
نشون بده یه راهی
تا نکنم گناهی
بشم یه بنده ی خوب
پیشت عزیز و محبوب
میاد به گوش صدایی
صدای آشنایی
ای بچه ی خوب و ناز
بخون دعا و نماز
تا همه ی لحظه ها
باشی به یاد خدا
اون وقت هزار ستاره
تو قلب تو می باره
قلبت می شه پر از نور
از هر گناه می شی دور
چون تو دلت بهاره
عطر و شکوفه داره
حس می کنم مادرم
نشسته در کنارم
دستی رو موهام کشید
پیشونی ام رو بوسید
دیدم برام آورده
یه چادر و سجاده
حرفای او چه زیباست
راهی به سوی خداست
پهن می کنم سجاده
تا که بشم آماده
آماده ی یه پرواز
در آسمون نیاز
شاعر: مهین ملک ثابت